پزشكي

مشكلات رفتاري كودكان

بدرفتاري يا هر نوع مشكلات رفتاري كودكان، شرايط را براي والدين آن ها بسيار سخت مي كند. هيچ معياري براي رفتار عادي وجود ندارد. رفتار افراد به سن، شخصيت، رشد عاطفي و محيط تربيت فرد بستگي دارد. به طور كلي، رفتار يك كودك اگر از نظر اجتماعي، رشدي و فرهنگي مناسب باشد، عادي تلقي مي شود. والدين مي توانند براي مقابله با مشكلات رايج رفتاري كودكان راه هايي براي شناسايي اين رفتار ها بياموزند.

علائم رفتارهاي غير عادي در كودكان

بچه ها وقتي شيطنت مي كنند ناز هستند. اما اگر شيطنت آن ها به يك عادت روزمره تبديل شود، مي تواند والدين را نگران كند.

برخي علائم كه نشان مي دهد رفتار فرزند شما غيرطبيعي است، عبارتند از:

بي ادبي. كودك شما كه به گونه ديگري حرف مي زند و بي دليل بي ادبي مي كند.

عدم تمركز. او نمي توان تمركز كند، بي قرار است و بسيار تنبل يا بي نظم مي شود.

آزار و اذيت. كودك به خودش آسيب مي زند يا حتي به فكر آسيب زدن به ديگران كه حتما بايد به روانشناس كودك است.

رفتارهاي جنسي. رفتارهاي جنسي كه مناسب سن او نيست را از خودش بروز مي دهد.

دروغگويي. او زياد دروغ مي گويد و يا براي او دزدي يا برداشتن چيزهايي كه به او تعلق ندارد عادت شده است.

اختلال در بروز احساسات. فرزند شما در مديريت احساسات خود مشكل دارد. او برخي مواقع هيجاني و در موارد جزئي ناراحت به نظر مي رسد.

سرپيچي. فرزند شما به حرف هايي بزرگتر ها گوش نمي كند و منظم نيست و براي به چالش كشيدن والدين، قوانين خانه را ناديده مي گيرد.

رفتار فرزند شما بر عملكرد او در مدرسه تأثير مي گذارد. به عنوان مثال، كودك دير به مدرسه مي رود يا در كلاس هاي خودش شركت نمي كند.

بي تحرك و ساكت نشستن دختر يا پسر هشت ساله مي تواند غيرطبيعي باشد. آن ها ممكن است رفتار مخرب مانند ضربه زدن، پرتاب كردن اشياء، فرياد زدن و غيره را نشان دهند.

توجه: برخي اختلالات رفتاري در كودكان قابل حل هستند.

توجه به اين نكته حائز اهميت است كه بخش منطقي مغز هنوز در كودكان زير 3 سال ايجاد نشده و به همين دليل آن ها بر اساس احساسات خودشان رفتار مي كنند. با بزرگتر شدن، عقلانيت بهبود مي يابد اما در مديريت احساساتشان هنوز به حمايت والدين نياز دارند. خوشبختانه، رفتارهاي جزئي غيرطبيعي را مي توان از طريق رفتار درماني و تغيير در سبك هاي فرزند پروري اصلاح كرد.بي احترامي و نه گفتن

شايد شيطنت و صحبت كردن دختر سه ساله براي والدين خنده دار و تحسين برانگيز باشد. اما فرياد و داد زدن و “نه گفتن هاي” دختر هفت ساله مي تواند بر اعصاب والدين تأثير بگذارد. در صورتي كه با اين رفتارها به طور صحيح برخورد نشود مي تواند منجر به مشاجره بين والدين و فرزندان شود.

راهكارهاي براي مقابله با نه گفتن كودكان

ناديده بگيريد. اگر فرزند شما بي ادبانه صحبت مي كند اما از دستورالعمل هاي شما پيروي مي كند، آن را ناديده بگيريد. در شرايطي كه رفتار آن ها تهديد آميز يا مخرب نباشد، ناديده گرفتن در مراحل اوليه اشكالي ندارد.

با او صحبت كنيد. اگر كودك از دستورالعمل ها پيروي و حتي قدرداني مي كند اما با عصبانيت حرف مي زنند، مي توانيد به آن ها توضيح دهيد كه عصباني بودن، اشكالي ندارد، اما آن ها نبايد با بزرگتر ها با بي احترامي صحبت كنند.

به حرف هاي او گوش دهيد. اما اگر واكنش هاي كودك شما تهديد آميز است بايد به حرف هايشان توجه و با آن ها به دقت رفتار كنيد.

به عصبانيت كودك پاسخ ندهيد. بگذاريد كودك آرام شود و سپس به حرف هاي كه زده است بپردازيد. به آن ها آرام بگوييد كه كدام رفتار آن ها قابل قبول و كدام غيرقابل قبول است.

محدوديت ها را تعيين كنيد. آن ها را از عواقب رعايت نكردن محدوديت ها آگاه سازيد. تهديد نكنيد، فقط به طور ساده حقايق را بيان كنيد كه اگر درست صحبت نكنند براي آن ها بستني نمي گيريد و يا اجازه نمي دهيد فيلم مورد علاقه شان را ببينند و اگر از فرياد زدن دست بردارند و به شما گوش دهند، براي آن ها شام چيزي خوبي مي پزيد. چنين اهدافي به نظر مي رسد كمتر كنترل كننده است اما گزينه خوبي هستند.

انتظارات كودك را تا حدودي برآورده كنيد. اما اگر بعضي اوقات آن ها را خوشحال مي كند، مي توانيد كمي انعطاف پذير باشيد.

سرانجام، رفتار خودتان را با بچه ها مورد بررسي قرار دهيد. اگر با كودك خود بي ادب يا بي احترامي مي كنيد در درجه اول رفتار خودتان را اصلاح كنيد.كودكان وقتي عصباني هستند داد مي زنند و فرياد مي كشند. اما اگر آن ها حتي قبل از ده سالگي شروع به قسم خوردن مي كنند، بايد در مورد رفتار آن ها نگران باشيد. آن ها ممكن است شروع به فرياد زدن يا از قسم خوردن استفاده كنند تا براي شما دليلي بياورند يا به سادگي راه خودشان را پيدا كنند. وقتي فرزند شما از زبان توهين آميز استفاده مي كند و قسم مي خورد، بهتر است واكنش نشان دهيد.

راهكارهاي براي مقابله با قسم خوردن كودكان

در اين موارد مي توانيد راهكار زير را در نظر بگيريد:

مطمئن شويد كه خودتان در مقابل بچه ها از چنين زباني استفاده نمي كنيد.

اگر كودك نوپاي شما از چنين زباني استفاده مي كند، فوراً آن ها را اصلاح كنيد. به آن ها بگوييد اين يك كلمه “بد” است و مردم آن كلمه يا بچه هايي كه از آن كلمه استفاده مي كنند را دوست ندارند.

اگر اين كلمه را در مقابل فرزند خود به كار برديد، سريعاً عذرخواهي كنيد. اگر هميشه اين حرف را جلوي كودك خود مي گوييد حتي مي توانيد از كودكتان بخواهيد به شما يادآوري كند كه اين كلمه بد است.

سوء استفاده لفظي در خانه را تحمل نكنيد. هيچ عذر و بهانه اي براي فحش دادن يا نفرين كردن ديگران وجود ندارد. بنابراين اگر كودك شما از چنين زباني استفاده كرد، واكنش نشان دهيد. عواقب را به طور واضح توضيح دهيد.با كودك خود همدلي كنيد.

احساسات آن ها را درك كرده و با كودك خود همدلي كنيد، اما اين نكته را روشن كنيد كه اجازه ندارند كه به ديگران ضربه يا لگد بزنند يا آن ها را گاز بگيرند. به آن ها بگوييد ” من مي دانم عصباني هستي اما اجازه نداري لگد بزني”. به آن ها بگوييد كه در صورت بروز رفتار خشونت آميز، عواقب آن چه خواهد بود. اگر با كودك كوچكتر سر و كار داريد، به آن ها بگوييد كه در عوض رفتار خود چه كاري مي توانند انجام دهند. يك جايگزين به آن ها بدهيد. به عنوان مثال، به آن ها بياموزيد كه به جاي اينكه به خشونت جسمي متوسل شوند، از كلمات و عباراتي مانند “عصباني هستم”، يا “من آن را دوست ندارم” يا “از اين خوشحال نيستم” استفاده كنند.

به چه دلايل رايجي مردم پيش روانشناس مي‌روند

۱. فقدان

مرگ فصل جدايي ناپذير زندگي است اما اين دانش به هيچ وجه كنار آمدن با آن را تسهيل نمي‌كند. هر كسي فقدان عزيزي را تجربه كرده، چه مرگ والدين و چه مرگ حيوان خانگي، اما روش مقابله با آن براي هر شخصي منحصر به فرد است

سوگواري عمومي و خصوصي هر دو رايج هستند اما اجتناب از واقعيت‌هاي فقدان مي‌تواند منجر به بروز مشكلات طولاني و ماندگارتري شود

روانشناس مي‌تواند راه درست كنار آمدن با مرگ كسي را كه به شما نزديك بوده است نشان دهد

۲. استرس و اضطراب

سطوح مختلفي از زندگي استرس زا هستند و بسياري از موقعيت‌ها – از مصاحبه شغلي گرفته تا مشكلات رابطه – موجب اضطراب در مردم مي‌شود

استرس و اضطراب مهار نشده منجر به انزواي اجتماعي و افسردگي شده و باتلاقي براي گير افتادن در مشكلات ديگر مي‌شود

روانشناس به شما كمك مي‌كند تا با يافتن منبع يا علت مشكلات و همچنين راه‌هاي مناسب حل آن‌ها استرس و اضطراب خود را مديريت كنيد.۳. افسردگي

هجوم احساسات درماندگي و نا اميدي علامت رايج افسردگي است

در حالي كه برخي افراد اعتقاد به از بين رفتن ناگهاني افسردگي دارند اما اين اتفاق به ندرت رخ مي‌دهد در مواقعي كلينيك روانشناسي صلح درون ميتوانند كمك كنند و مشاوره و اطلاعات خوبي برسانند.

افسردگي بيماري رواني شايعي است كه در آن فرد علاقه‎ي خود را به خيلي از چيزها از دست داده، احساس خستگي كرده و اغلب در كنترل عواطف و احساسات خود با مشكل روبه‌رو است.

روانشناسان در يافتن منبع افسردگي به شما كمك مي‌كنند – كه اغلب اولين گام براي داشتن حسي بهتر است – و علاوه بر آن كمك مي‌كنند تا فرآيندهاي افكار منفي ذهن خود را شناسايي كنيد

۴. فوبياها

ترس از ارتفاع و عنكبوت خيلي شهرت دارد اما بعضي از ترس‌هاي ناشناخته و غير عادي مي‌توانند زندگي شما را مختل كنند. براي مثال سيتوفوبيا (ترس از خوردن) براي سلامتي بسيار خطرناك است

يك روانشناس با تجربه در غلبه بر اين ترس‎ها به شما كمك مي‌كند تا كارتان به جاهاي باريكي مثل پلي‌فوبيا (ترس از خيلي چيزها) يا فوبوفوبيا (ترس از ترس) نكشد

۵. مسائل خانوادگي و روابط

روابط خانوادگي، شخصي يا كاري فراز و فرود هاي خود را دارند. با اين كه داشتن رابطه مي‌تواند يكي از بهترين برهه‌هاي زندگي باشد اما در عين حال براي برخي افراد سرچشمه‌ي استرس و مشكلات است

كار با يك روانشناس به صورت فردي يا گروهي گره‌هايي را از روابط باز مي‌كند كه ممكن است حتي گريبان‌گير بهترين روابط هم بشوند

بيشتر بدانيد: چگونه يك روان درمان خوب را انتخاب كنيم؟

۶. عادات ناسالم و اعتياد

معمولاً افراد براي پاك كردن صورت مسئله‌ي مشكلات اساسي‌تري در زندگي و به عنوان خود درماني به عادات ناسالمي مثل سيگار كشيدن، نوشيدن الكل و سوءمصرف مواد روي مي‌آورند

در حالي كه روانشناس به آن مشكلات اساسي‌تر رسيدگي مي‌كند، مي‌تواند به حل مشكلات فوري‌تري مثل موارد زير هم كمك نمايد

اعتياد

اختلالات تغذيه‌اي

مديريت استرس

مشكلات خواب

۷. ارتقاي عملكرد

تعدادي از موفق‌ترين اشخاص در دنيا ابتدا با تصويرسازي از اهداف به آن‌ها نائل شده‌اند

ورزشكاران تا جايي كه مي‌توانند بدن خود را ورزيده كنند براي رقابت‌ها آماده مي‌شوند. كساني كه ورزشكار نيستند مي‌توانند از اين فن براي كسب آمادگي در برابر وقايع چالش بر انگيز زندگي استفاده كنند

مثل تمرين قبل از سخنراني، روانشناس مي‌تواند به شما كمك كند تا براي داشتن بهترين عملكرد آماده‌ي اتفاقات بزرگ شويد؛ حال فرقي ندارد آن اتفاق بزرگ المپيك باشد يا مصاحبه شغلي

۸. روشني ذهن

روانشناس يك جفت گوش دارد كه بدون تعصب به حرف‌هاي شما گوش كرده و به شما كمك مي‌كنند تا ذهن خود را تميز كنيد. كساني كه پيش روانشناس مي‌روند، اغلب راه‌حل مشكلات خود را زماني پيدا مي‌كنند كه در حال فكر كردن با صداي بلند هستند

بيان مشكلات در آسودگي به يك نفر ديگر به اكثر افراد كمك مي‌كند تا ذهن خود را جلا داده، بهتر تمركز كنند و در جهت انجام وظيفه‌ي خود قرار گيرند. روانشناسان آموزش ديده‌اند تا بهترين شنونده‌ها باشند

۹. اختلالات رواني

گاهي اوقات علائم متعدد ناشي از يك مشكل بزرگ‌تر هستند

اختلالات رواني به روش‌هاي مختلفي خودشان را نمايان مي‌سازند. آن‌ها اغلب تغيير قيافه مي‌دهند و تنها با كمك يك متخصص است كه مي‌توان نقاب از چهره‎ي آن‌ها برداشت

اختلالات رواني با علائم متغير شامل بيماري‌هاي زير مي‌شود

اختلال دوقطبي

اختلال افسردگي عمده

اسكيزوفرني

اختلال استرس پس از سانحه

بهترين دست ياري

روانشناس ابزار بسياري مفيدي در جعبه ابزار زندگي شماست

پاكسازي ذهن، كنترل استرس، اضطراب، فوبياها و ساير مشكلات زندگي، روانشناس مي‌تواند در همه‌ي زمينه‌هاي مذكور به شما كمك كرده و حداكثر شادي را در زندگي براي شما به ارمغان بياورد. او به رهايي از علائم افسردگي و مشكلات رواني ديگر كمك خواهد كرد

گام اول پيدا كردن يك روانشناس در منطقه و شروع كردن رابطه‌اي باز، ارتباطي مؤثر و موفق است. پس از اين كار براي به حداكثر رساندن سلامتي روان و كمك به زندگي بهتر كافيست با روانشناس خود همكاري كنيد.

بايدها و نكات مهم پيش از ازدواج

بايد توجه كنيم كه فرد به اختلالات رواني حاد دچار نباشد:

اختلالات رواني حاد سبب ايجاد اختلال در عملكرد فرد در زمينه هاي اجتماعي، اقتصادي، تحصيلي و … مي شود كه همين امر مي تواند بر كيفيت زندگي مشترك تاثيرات منفي زيادي بگذارد و آن را با مشكلات زيادي همراه كند.

بنابراين توجه به اين نكته ضروري است كه از سلامت روان فرد مطمئن شويم و اگر فرد در حال حاضر به اختلالي مواجه است نياز است كه اطلاعات كافي را از فرد بگيريم.

و همچنين با روانشناس در اين مورد مشورت كنيم و اين نكته را بررسي كنيم كه شدت اختلال فرد چقدر است.

حتي اگر خفيف است نياز است كه با مراجعه به روانشناس در مورد نگراني هايمان صحبت كنيم و از اثراتي كه ممكن است كه اين اختلال بر زندگي مشتركمان بذارد آگاه شويم و شيوه ي درست برخورد را نيز آموزش ببينيم.

نياز است كه ظاهر فرد مورد قبولمان باشد:

گاهي پيش مي آيد كه ازاطرافيانمان اين جمله را مي شنويم كه «چهره در ازدواج اصلا مهم نيست»، «چهره ي فرد بعد از مدتي عادي مي شود».

در صورتي كه اين جملات از باورهاي غلطي نشات ميگيرند و اگر بر اساس اين جملات، فردي را به عنوان همسر قبول كنيم كه ظاهر آن برايمان دلنشين نيست مي تواند سبب شود هيچوقت نتوانيم با همسرمان رابطه ي عاطفي خوبي برقرار كنيم .

در نتيجه ي رابطه ي سردي داشته باشيم و اين سردي رابطه ما را به شكست در زندگي برساند.

لزومي ندارد با فردي ازدواج كنيد كه ظاهر بسيار زيبايي داشته باشد ولي نياز است كه چهره ي فرد براي شما دلنشين باشد.

نياز است كه زوجين از نظر خانوادگي هم كفو باشند

هرچه بين وضعيت مالي و اقتصادي، فرهنگي و تحصيلي و خانواده هاي دو طرف هماهنگي بيشتري وجود داشته باشد احتمال بروز مشكلات در آينده كمتر است.

هم سطح بودن خانواده ها از بروز بسياري از مشكلات آتي بين زوجين جلوگيري مي كند.

تناسب تحصيلي بين زوجين

تناسب تحصيلي به اين معنا نيست كه حتما هر دو در يك مقطع تحصيلي باشند مثلا هر دو ديپلم، ليسانس يا فوق ليسانس باشند بلكه تناسب تحصيلي به اين معناست كه زن و مرد از نظر تحصيلي اختلاف زيادي نداشته باشند.

مثلا يكي از آن ها سيكل و ديگري فوق ليسانس نباشد، اختلاف تحصيلي زياد مي تواند منجر به بروز مشكلات زيادي شود.

ميزان درآمد

البته اين مورد يك امر شخصي است و بستگي به نظر هر دو طرف دارد و اگر طرفين بتوانند با يكديگر به توافق برسند مشكلي پيش نخواهد آمد.

ولي با توجه به اينكه از نظر عرف جامعه مرد وظيفه ي تامين مالي زندگي مشترك را بر عهده دارد بهتر است كه درآمد مرد از زن بيشتر باشد.

هماهنگي باورهاي مذهبي

در واقع مي توان گفت هماهنگي باورهاي مذهبي از بروز بسياري از مشكلات مثل اختلاف در شيوه ي تربيتي فرزندان و جر و بحث بين زوجين جلوگيري كند.

دقت كنيد كه نياز است كه انسان انعطاف پذير باشد و بتواند بين اين ملاك ها اولويت بندي كند و به ملاك هايي كه از نظرش بسيار مهم هستند توجه بيشتري كند و ملاك هاي ديگر را با انعطاف بيشتري مورد بررسي قرار دهد مهم ترين نكته اين است كه تمام موارد را بايد رعايت كنيم در غير اين صورت بعد از ازدواج درگيري رخ مي دهد و بايد به مشاره طلاق صلح درون رفته و مشكلات خود را حل كنيم.

هرچند اگر زن و مرد هر دو توانايي تحمل بالا و احترام به باورهاي متفاوت را داشته باشند اين مشكلات پيش نخواهد آمد ياحداقل اينكه كمتر خواهد بود (تشخيص اين نكته توسط روانشناس امكان پذير است).

توافق بر سر محل زندگي

اين مسئله يكي از نكات بسيار مهم است كه نياز است زوجين حتما پيش از ازدواج در مورد آن به توافق برسند به دليل اينكه توافق نداشتن در اين مورد مي تواند منجر به اختلافات شديد زن و مرد شود كه گاهي راهي جز جدايي باقي نمي گذارد.

اختلاف سني مناسب

با توجه به اينكه هر مقطعي از زندگي نيازها و شرايط خاص خودش را دارد و اختلاف سني زياد مي تواند سبب تفاوت بسيار زياد زوجين در نوع نگاهشان به زندگي باشد نياز است كه به اين مسئله نيز توجه شود.

مشخص كردن خط قرمزها

مشخص كردن خط قرمزها نيز از جمله مواردي هستند كه بايد پيش از ازدواج به آن پرداخته شود.

شايد از خود بپرسيد خط قرمزهاي هر فرد به چه معني است، خط قرمز معيارها و مواردي هستند كه به هيچ عنوان قابل گذشت نيستند.

مثلا براي يك فرد بسيار مهم است كه همسرش حتما نماز بخواند و براي فردي ديگر بسيار مهم است كه همسرش اصلا سيگار نكشد.

توجه به اين نكته ضروري است كه نيازي نيست كه حتما تمامي اين ملاك ها به صورت خيلي دقيق برآورده شود.

نبايدها و نكات مهم پيش از ازدواج

 كمال گرايي در انتخاب همسر

بعضي افراد در انتخاب همسر به شدت وسواس گونه رفتار مي كنند و معتقدند كه بايد با فردي ازدواج كنند كه از همه نظر در سطح عالي باشد، به همين دليل به اميد فردي بهتر، هرگونه پيشنهاد ازدواجي را رد مي كنند.

در حالي كه نياز است كه اين را بدانيم كه هيچ انساني كامل نيست و اگر در انتخاب همسر، چنين ديدگاهي داشته باشيم قطعا به در بسته خواهيم خورد.

چنين افرادي ممكن است در زمان آشنايي با فردي احساس كنند كه يك فرد كامل و تمام عيار را يافته اند ولي زماني كه زندگي مشتركشان را با فرد آغاز كنند، با آگاهي از نقص هاي فرد ممكن است دلسرد و دل زده شوند.

به اين دليل كه افراد كمال گرا نقص هاي فرد را طبيعي نمي دانند و گمان مي كنند كه همه چيز بايد عالي باشد.

انتظار براي به كمال رسيدن

اينكه رسيدن به بلوغ رواني، جسمي و جنسي و داشتن استقلال و حداقل توان اقتصادي لازمه ي شروع زندگي مشترك است.

در مراحل پيش از ازدواج افراد به شيوه‌هاي گوناگون باهم آشنا مي‌شوند. برخي‌ها از طريق دوستان يا اقوام به يكديگر معرفي مي‌شوند. برخي ديگر در محيط‌هاي كاري همديگر را مي‌بينند و تصميم به ازدواج مي‌گيرند. عده‌اي هم از طريق مراجعه به وب سايت‌هاي ازدواج كه با همكاري سازمان ورزش و جوانان راه‌اندازي شده است نسبت به انتخاب همسرشان اقدام مي‌كنند. اين شيوه‌هاي آشنايي مهم است اما مهم‌تر از آن روندي است كه زوج‌ها قبل از ازدواج طي مي‌كنند و براي زندگي مشترك آماده مي‌شونددوران آشنايي‌هاي قبل از ازدواج براي بسياري از زوج‌ها مهم و تعيين‌كننده است. بايد همديگر را بشناسند و با خصوصيات اخلاقي و رفتاري هم آشنا شوند. بايد بدانند طرز فكرشان درباره‌ي مسائل گوناگون چيست و آيا در مجموع مي‌توانند زير يك سقف با هم زندگي كنند؟ به هر حال موضوع ازدواج بسيار پيچيده‌تر از اين حرف‌هاست و به قول قديمي‌ها مانند هندوانه دربسته است. اما با كمي دقت و توجه به رفتار‌ها و رعايت توصيه‌هاي كارشناسان مي‌توانيم بخشي از اين هندوانه را قبل از ازدواج باز كنيم تا درباره‌ي انتخاب درست شريك زندگي به اطمينان برسيم و بعد‌ها پشيمان نشويم و بهتر از قبل از ازدواج و طي دوران دوستي به مشاوره پيش از ازدواج برويم و تمام حرف هاي مشاور گوش بديم. 

رفت‌ و آمد براي شناخت بيشتر

افراد مي‌توانند به شيوه‌هاي مختلفي باهم آشنا شوند و در اين زمينه محدوديتي وجود ندارد. اما زماني كه براي ازدواج تصميم مي‌گيرند، مهم است از نظر اعضاي خانواده بهره بگيرند. اگر فكر مي‌كنند ممكن است تصميم آنها هيجاني باشد، توصيه مي‌شود از مشاور كمك بگيرند. اينطور تصور نكنند خودشان قادر به حل همه‌ي مشكلات هستند. قبل از ازدواج تعهدي وجود ندارد، اما اگر انتخاب صحيح نباشد در آينده مشكلاتي ايجاد مي‌شود.

براي اين‌كه زوج‌ها قبل از ازدواج با خصوصيات رفتاري و اخلاقي هم آشنا شوند، بايد باهم رفت‌وآمد داشته باشند. در گذشته برخي از خانواده‌ها براي اينكه بفهمند پسري براي ازدواج مناسب است، تحقيقاتي را انجام مي‌دادند. تا زماني كه رفت‌وآمد وجود نداشته باشد، رفتارهاي افراد و خانواده‌ها نامعلوم باقي مي‌ماند. از سوي ديگر وسيله‌ي ارتباطي انسان‌ها زبان‌شان است، كه وجه تمايز انسان با موجودات ديگر هم همين قدرت سخنوري است. زبان براي صحبت كردن است. پس بهتر است دختر و پسر قبل از ازدواج و شروع زندگي مشترك درباره‌ي مهريه، نحوه‌ي زندگي، برقراري ارتباط با خانواده‌ها و... باهم صحبت كنند.

شناخت پيش از ازدواج، عاملي تعيين كننده براي دست يافتن به يك ازدواج موفق است. ازدواج انتخابي مهم در زندگي هر فرد است چرا كه بعد از اين تصميم‌گيري حياتي، كل روند زندگي‌ دستخوش بزرگترين تغييرات مي‌شود؛ تغييراتي كه معمولا غير قابل بازگشت هستند. اينجاست كه دوران نامزدي و دوره شناخت قبل از ازدواج نقش تعيين كننده‌اي ايفا مي‌كند. شناخت پيش از ازدواج فرصتي استثنايي است كه بتوانيد آينده‌اي زيبا و عشقي جاودان براي خودتان رقم بزنيد. مشاوره قبل از ازدواج، اين امكان را فراهم مي‌كند تا با آسودگي خاطر بيشتري در مسير آغاز زندگي مشترك قدم بگذاريد. در اين مقاله درباره راه‌ها، زمان و موارد مورد اهميت براي شناخت شريك آينده زندگي صحبت خواهيم كرد.به طور كلي انتظار و علايق خود در زندگي مشترك را بيان كنيد. مسائل جنسي يكي از پايه‌هاي اساسي هر زندگي مشترك است. مواضع خودتان را مشخص كنيد؛ بديهي است كه تمام عناوين بالا بايد به صورت دو طرفه بيان شوند. يعني گفتگوي متقابل براي آن‌ها نياز است. در مورد هر كدام از آن‌ها هر دو طرف بايد نظر بدهند و نظر فرد مقابل را جويا شوند. در غير اين صورت شناخت كامل حاصل نمي‌شود. درجلسات مشاوره روانشناسي با استفاده از مصاحبه باليني به منظور بررسي تمام جوانب زندگي زوجين و آموزش مهارت‌هاي لازم اين امكان را مي‌دهد تا مدت آشنايي ازدواج به كوتاه‌ترين حد و با كيفيت‌ترين آن برسد.

ساده‌ترين كار براي اينكه فردي خوش اخلاق به نظر برسيد، لبخند زدن است. وقتي به غريبه‌ها يا حتي افرادي كه شما را مي‌شناسند لبخند مي‌زنيد، آنها را تشويق مي‌كنيد تا متقابلا به شما لبخند بزنند. گاهي فقط به اين دليل كه داراي شخصيتي خجالتي بوده و به راحتي لبخند نمي‌زنيد، بسياري از افراد شايد تصور كنند كه شما فردي سرد يا بداخلاق هستيد. بنابراين، دفعه‌ي بعد كه از كنار فردي نسبتا آشنا يا حتي كاملا غريبه رد شديد، لبخندبزنيد. مراكزي هستند كه مي توانند به ما كمك كنند مركز روانشناسي شمال تهران به عنوان مثال بهترين دكتر هاي را دارد كه مي توانند كمكمان كنن. اين لبخند باعث مي‌شود كه حتي اگر در بهترين شرايط روحي نيستيد، احساس خوشحالي بيشتري كنيد. پس اين كار هم براي خودتان و هم براي ديگران مفيد است.اگر در مكاني هستيد كه همه شما را نمي‌شناسند اما ظاهرا با يكديگر آشنا هستند، زماني را به معرفي خودتان اختصاص دهيد. اگر قصد آغاز گفتگو با فرد كناري‌تان در كافي‌شاپ را داريد، در زمان مناسب خود را معرفي كنيد. اين كار رفتاري مطلوب و مؤدبانه است و باعث آب شدن يخ بين‌تان مي‌شود. كافي است فقط چنين جمله‌اي بگوييد: «سلام، من امير هستم. از آشنايي با شما خوشوقتم» و مكالمه ادامه خواهد يافت. افراد خوش اخلاق خودشان را به ديگران معرفي مي‌كنند، چون براي آشنايي با افراد جديد اشتياق دارند.در مورد موضوعات كوچكي كه مي‌دانيد فرد مقابل‌تان به آنها علاقه دارد، صحبت كنيد. اگر فرد را به خوبي نمي‌شناسيد و از علايقش خبر نداريد، سعي كنيد در مورد مسائلي كه پيرامون‌تان اتفاق مي‌افتد صحبت كنيد (جلسه‌اي كه هر دو يك ساعت قبل در آن بوديد، فرد جديد در كلاس رياضي، كفش‌هاي جديدي كه همكارتان پوشيده و غيره). شوخي كردن هميشه كمك‌كننده است، چون افراد از كسي كه باعث خنده‌شان مي‌شود يا شوخ طبع است و آنها را درك مي‌كند، خوش‌شان مي‌آيد.

جزو آن دسته از افرادي نباشيد كه فكر مي‌كنند گفتگوهاي كوتاه، بيهوده و فقط وقت تلف كردن هستند. اين مكالمات كوتاه مي‌تواند پايه‌ي ارتباطات عميق آينده باشد.همه از تعريف و تمجيد خوشش‌شان مي‌آيد، پس، از گفتن چيزهاي مثبت به ديگران نترسيد. با اين حال محتاط باشيد كه چاپلوسي نكنيد. تعريف زياد مي‌تواند اين‌طور به نظر بيايد كه شما داريد چاپلوسي مي‌كنيد. مخصوصا اگر فرد مقابل دوست جديدتان يا مدير شماست، ممكن است فكر كند كه پاچه‌خواري مي‌كنيد. فقط چيزي ساده براي تمجيد پيدا كنيد، مثل سويشرتي كه فرد به تن كرده يا زيورآلاتي كه استفاده كرده است.اگر با فرد جديدي ملاقات كرده‌ايد و همه چيز خوب پيش مي‌رود، بهتر است پيگير باشيد و از طرف مقابل بپرسيد كه آيا علاقه دارد وقتش را با شما بگذراند؟ اگر اين شخص دوست جديدتان است وي را به تماشاي مسابقه‌ي بسكتبال يا كنسرتي با دوستان ديگر دعوت كنيد يا حتي يك روز را با يكديگر در پارك خوش بگذرانيد. قطعا نبايد در همان ابتدا بيش از حد با هم صميمي شويد و در مورد مسائل شخصي‌تان صحبت كنيد، فقط اطلاعات ضروري تماس‌تان را در اختيار يكديگر بگذاريد. به او بگوييد كه از ديدنش خوشحال شديد و مشتاق به گذراندن زمان با وي هستيد.شما بايد به همان اندازه كه با خانواده‌تان مؤدب هستيد، با غريبه‌ها هم مؤدبانه برخورد كنيد. غريبه‌اي كه در كافي‌شاپ مي‌بينيد ممكن است تنها باشد يا فقط شما را براي صحبت كردن داشته باشد. حتي اگر روز بدي داشته‌ايد زماني را به گفتن «معذرت مي‌خواهم»، نگه داشتن در براي مردم و برخورد مؤدبانه با افراد، اختصاص دهيد. به تنهايي دو صندلي را در اتوبوس اشغال نكنيد، با موبايل‌تان با صداي بلند صحبت نكنيد؛ به جاي آن، مؤدب باشيد و به ديگران يك صندلي خالي تعارف كنيد.مطالعه كنيد

شما هر چقدر كه آدم آگاه‎تري باشيد، آرامش رواني و خلقي بيشتري خواهيد داشت و در نتيجه بهتر مي‌توانيد خلقتان را مديريت كنيد.

به ديگران كمك كنيد

اگر در موقعيتي قرار گرفتيد و مشاهده كرديد كه فردي نيازمند ياري است به او كمك كنيد. لازم نيست كارهاي چندان بزرگي انجام دهيد فقط كافي است كمي مهربان و انسان گونه رفتار كنيد همين. با انجام كمك‌هاي كوچك هم خودتان احساس بهتري خواهيد گرفت و هم در نظر ديگران خوش اخلاقي تان ثابت خواهد شد.

مشاوره جريان پر پيچ و خم و فعال بين مراجع و مشاور است كه از طريق آن مراجع ارتباط برقرار كردن با ديگران را مي‌آموزد؛ راههاي صحيح  براي ارضاي نيازهايش را ياد مي‌گيرد؛ عواطف ناشناخته‌اش را مي‌شناسد؛ اطلاعات وسيع و عميقي درباره درون خود به دست مي‌آورد و بعد از شناخت هدف هاي زندگي ، نحوه رسيدن به آنها را مشخص مي كند. در مشاوره ، عقايد و نگرش‌ها و رفتار و در نهايت سبك زندگي فرد از طريق مشاوره دگرگون مي شود.

در تعريف مشاوره بايد گفت كه فرآيندي تخصصي بين مراجع و مشاور كلينيك روانشناسي است كه از طريق آن مراجع با ياري مشاور به وارسي و تحليل مشكلش مي پردازند ، به ابعاد ناشناخته شخصيت خود آگاهي مي‌يابد، بر اثر تعامل و ارتباط درماني با مشاور، به جستجوي راهكار براي مشكلاتش مي‌پردازد.

مشاوره جريان پر پيچ و خم و پويايي بين مراجع و مشاور است كه از طريق آن مراجع شيوه استقرار رابطه با بقيه را مي‌آموزد؛ شيوه‌هاي معقول براي ارضاي نيازهايش را ياد مي‌گيرد؛ عواطف ناشناخته‌اش را مي‌شناسد؛ اطلاعات وسيع و عميقي درباره خويشتن به دست مي‌آورد و بعد از شناخت اهداف زندگي، چگونگي رسيدن به آنها را معين مي‌سازد.

مشاوره به معناي همكاري كردن و رأي و نظر ديگري را در انجام كاري خواستن است.مشاوره جرياني است كه در آن وجود رابطه درماني بين مراجع و مشاور ضرورت دارد.مراجع بطور معمول با مسئله و مشكلي عاطفي مواجه است و مشاور در ارائه راهكار براي مشكلات عاطفي تخصص دارد.مشاور از طريق ايجاد ارتباط درماني، به مراجع ياري مي‌كند تا راه‌حلي براي مشكلش پيدا كند.مشاوره روانشناسي يكي از خدمات درماني به حساب مي‌آيد و ارائه اطلاعات صرف و پند دادن و تلقين عقايد مشاوره شمرده نمي‌شود؛ از اين جهت در اين موارد رابطه درماني كه لازمه درمان است و مشاور صرفاً افكار و عقايدش را براي مراجع بيان نمي كند.از طريق جلسه درمان استرسور هاي نسبتاً سطحي مراجع كه خود در زندگي روزمره ايجاد شده اند، درمان مي‌شوند. از طريق جلسه درمان ، سازش مراجع با خود و ديگران و نيز مسئوليت‌پذيري و بلوغ عاطفي وي افزايش مي يابد.مشاوره رابطه‌اي درماني بين مراجع و درمانگر است كه در آن بر كسب تجربه و آگاهي تأكيد مي شود. در اين تعريف، مشاور مي‌كوشد تا با بهره‌گيري از صلاحيت‌هاي دانشگاهي و علمي و تجارب شغلي خود، مراجع را در شناخت امكانات و كسب بينش زيادتر در جهت حل مشكلاتش ياري دهد.خصوصيات مشاور

مشاور زمان زيادي را صرف صحبت كردن با مراجعان و ياري به آن‌ها در بيان احساساتشان مي كند. مشاور مي‌بايست در اين حوزه آموزش‌هاي لازم را ببيند. يك مشاور بايد در مراجعان اعتماد و حس آسايش و راحتي ايجاد كند.

او بايد صبور و حساس بوده و درباره ديگران پيش داوري نكند و با همه اشخاص با هر سابقه‌اي قادر به صحبت كردن باشد.

مشاور نصيحت نمي‌كند!

اشخاص به علل و دلايل گوناگوني مانند فقدان عزيزان، مشكلات ارتباطي، مسايل مرتبط به ازدواج و يا بهبود روش زندگي به سراغ مشاور مي‌روند. شغل مشاور اين نيست كه به ديگران نصيحت كند كه چه كار بكنند. نقش مشاور ترغيب ديگران براي ديدن انتخاب‌هاي موجود و يافتن راه حل هاي ويژه خودشان براي ايجاد تحولات مثبت است. مشاور براي ياري به مراجعين خود بطور معمول نوع خاصي از درمان (كه به عنوان رويكرد تئوريك درماني شناخته شده است) را بكار مي‌برد.

ساعت كاري و محيط كار مشاور

انجام كار پاره وقت در شغل مشاوره بسيار مرسوم است. گرچه در صورتي كه مشاور بخواهد به صورت شخصي (فردي) و مستقل كار كند و مشاوره بدهد. بايد گفت مشاور،  ملاقات حضوري با مراجعان دارد ولي گاهي نياز است كه با همسران، خانواده و همكاران آن‌ها از طريق تلفن و اينترنت تماس داشته باشد..

در ادامه  اطلاعات كاملي در زمينه وظايف مشاور ، توانايي و توانمندي‌هاي مورد احتياج مشاور ، تحصيلات مورد نياز براي وارد شدن به شغل مشاور، بازار كار و فرصت‌هاي شغلي مشاوره، درآمد مشاور و بعضي از مشاوران معروف ارائه مي شود.متاسفانه امروزه آمارهاي سرسام آوري را نسبت به خيانت همسر و در آخر طلاق شاهد هستيم كه باعث شده جوامع روانشناسان را به فكر پيشگيري از خيانت و يا مشاوره طلاق و مشاوره خيانت به صورت تخصصي و تيمي كار كنند

روابط فرا زناشويي هم در ميان زنان و هم مردان ديده مي شود كه نياز به سبب شناسي توسط دكتر روانشناس متخصص دارد .بي شك امروزه شاهد خيانت زنان وخيانت مردان هستيم .

ما در كلينيك روانشناسي انتخاب نو اميدوارم بتوانيم براي هدايت رفتارهاي شما به سمت رفتاري صحيح تر و مديريت روابط شما تلاش كنيم و متخصصين ما بدون هيچ گونه پيش داوري و قضاوت سعي دارند از طريق تكنيك هاي درماني و مناسب شما را نسبت به اين مسير اشتباه آگاه كنند و بعد از آگاهي شما را در مسير بهبود رابطه اي هموار نسبت به همسرتان قرار بگيريد و پيش گيري هايي را قبل از تصميم به طلاق و از دست دادن زندگي مشترك اقداماتي را صورت دهند

يكي از ريشه هاي خيانت شناختن نيازهاي واقعي و نا آگاهي نسبت به هويت و شخصيت خود فرد است.

تا زماني كه چشممان را بر روي واقعيت ،غرايز و فطرتمان مي بنديم .خيانت بيشتر شده و از مسير شناخت واقعيتها خارج شده و به بيراهه سردر مي آوريم .

بي شك در جامعه اي كه آمار بالايي از اختلافات زناشويي وجود دارد بايد اقداماتي اساسي را براي به حداقل رساندن مشكل انجام داد .نكته ي اول ضعف در آموزش و ضعف در مديريت نيازهاي هيجاني زوج ها است توجه داشته باشيد دوست داشتن و نيازبه دوست داشته شدن در هر سني براي افراد نياز است .

وارد يك رابطه ي عاطفي شدن آسان است نگه داشتن آن نيازمند مهارت و خودآگاهي است .

عشق نيازمند تازگي و طراوت است اگر توجه ، هيجان ، احساسات  را از عشق دريغ كنيد بي شك تبديل به تنفر مي شود.